آغاز
علیرضا ریاحی جزی، در اولین روز تابستان سال ۱۳۵۰ در شهر گز برخوار متولد شد. گز شهری کوچک در شمال اصفهان است که با بیش از دو هزار سال قدمت دارای چندین اثر باستانی و تاریخی است و مردمانش در گذشته بیشتر به کشاورزی مشغول بوده و تلاش کردهاند با احداث قنوات و چاهها بر رنج کم آبی غلبه کنند.
علیرضا فرزند دوم خانوادهای ۱۲ نفره است؛ شش برادر و سه خواهر دارد. خانواده از لحاظ معیشتی وضع متوسطی داشتند؛ مادر، خانه دار بود و پدر، راننده؛ ابتدا با موتوری سه چرخ باربری میکرد و سالها بعد صاحب تریلی شد و فرآوردههای نفتی جابجا میکرد. پدر برای امرار معاش خانواده کوشا بود و فرزندان هم از او سرمشق گرفتند.
در خانواده پرجمعیت ریاحی، پدر و مادر فقط غم نان فرزندان را نداشتند؛ دغدغه دینشان راهم داشتند و با محبت بسیار تلاش میکردند فرزندان را با آموزههای دینی و اخلاقی آشنا کنند. علیرضا به یاد میآورد که در کودکی پدر او را با خود به مسجد میبرد و شبهای قدر در کنار خود مینشاند. پدر و مادر با اینکه سواد نداشتند اما برای تحصیل دختران و پسران خود کم نگذاشتند. این خانواده مذهبی در برابر اوضاع سیاسی روز هم بی تفاوت نبودند. از همان پیش از انقلاب با روحانیت شهر ارتباط نزدیک داشتند و در مبارزات علیه رژیم ستمشاهی مشارکت می کردند.
فصلی جدید در زندگی ...
علیرضا سال ۱۳۵۶ وارد مدرسه ابتدایی شد؛ دوره راهنمایی را در مدرسه شهید رجایی گذراند و چون جنگ به کشور تحمیل شده بود شوق زیادی برای اعزام به جبهه و دفاع از وطن داشت اما سن کم و حضور برادر بزرگترش در جبهه کار اعزام را سخت کرده بود. سرانجام توانست با دست بردن در شناسنامه و تغییر سن در شناسنامه به عنوان امدادگر راهی جبهه جنوب و در بیمارستان فاطمه زهرا سلام الله علیها در نزدیکی خرمشهر، برای دورهای دو ماهه مشغول خدمت رسانی شود. در نوبت دوم اعزام به عنوان یکی از نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین علیهالسلام به خطوط پدافندی رفت و در عملیات نصر ۴ از ناحیه سر، گردن، کتف، دست و زانو مجروح شد و برای معالجه به خانه بازگشت.
دوران نقاهت را سپری میکرد که برای ادامه تحصیل، حوزه را انتخاب کرد؛ به حوزه علمیه قم رفت و طلبه شد و این بار در قامت طلبگی و به عنوان رزمنده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب علیهالسلام راهی جبهه شد. این حضور تا پایان جنگ تحمیلی ادامه یافت.
پای درس علماء
علیرضا ریاحی تحصیلات حوزوی را در مدرسه امام حسن عسکری و رسالت سابق با مدیریت مرحوم آیت الله محمد یزدی آغاز کرد. ادبیات را در آن مدرسه سه سال خواند و در مدت اقامت در قم، از محضر استادانی مانند حجج اسلام و المسلمین نبوی، موسوی دیباجی، جزایری و شهیدی بهره برد و پس از آن به مدرسه علمیه امام محمد باقر رفت و شاگردی آیت الله غرویان، آیت الله سید محمد سعیدی (تولیت حرم حضرت معصومه علیها السلام) و آیت الله حسینی خراسانی را تجربه کرد. او برای اتمام دوره سطح این بار از محضر اساتیدی مانند حضرات آیات عظام مکارم شیرازی، جوادی آملی و سبحانی همچنین آیت الله رضا استادی، آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری، آیت الله وجدانی و آیت الله سید احمد حسینی خراسانی و حجتالاسلام دکتر رمضانی بهره مند شد و در اصفهان درس خارج فقه و اصول آیت الله حسین مظاهری و آیت الله سید ابوالحسن مهدوی را شرکت کرد، همچنین از سال ۹۹ تا کنون امام جمعه موقت شهر گز برخوار است.
در مقام قضاوت
حجت الاسلام ریاحی دریافته بود که دستگاه قضا نیاز به نیروهای متعهد و متخصص دارد؛ به خوبی میدانست که قضاوت، مسئولیت خطیری است اما سختیهایش را پذیرفت و از اوایل سال ۱۳۸۱ وارد دستگاه قضا شد و پس از طی کردن دوره کارآموزی به عنوان دادیار دادسرای عمومی و انقلاب کرج به مدت یکسال مشغول به کار شد.
دادیاری ناظر زندان دادسرای عمومی و انقلاب به مدت یکسال، قاضی اجرای احکام کیفری به مدت یکسال، دادرس دادگاه عمومی حقوقی کرج، دادرس اجرای احکام مدنی، دادرس شعبه ۱۴ و۲۶ حقوقی، دادرس شعبه ۱۱۶ کیفری، دادرس شعبه ۲۹ خانواده کرج، ریاست شعبه ۲۹ خانواده کرج، ریاست شعبه دهم خانواده کرج و ریاست شعبه چهارم خانواده اصفهان مسئولیتهایی بود که حجت الاسلام ریاحی در دستگاه قضا بر عهده گرفت. سالهایی که دست از تبلیغ هم برنداشت و در دادگستری و دادسرا به امور فرهنگی-مذهبی هم اهتمام داشت.
حجت الاسلام و المسلمین ریاحی میگوید:
هیچ گاه عضو حزب و گروهی نبودهام، فقط تلاش کردهام بر اساس منویات و رهنمودهای رهبر انقلاب حرکت و برای تقویت نظام جمهوری اسلامی تلاش کنم.